چاپ کردن این صفحه
دوشنبه, 27 ارديبهشت 1395 ساعت 11:19

مبانی نظری Brain Gym

Brain Gym شامل حرکات جذاب وساده باهدف بهبودیادگیری مهارت هاازطریق استفاده ازهردونیمکره ی مغزاست. این برنامه توسط زوج محقق آمریکایی خانم وآقای دنیسون  طراحی شده است که ادعادارند بسیاری ازمشکلات دانش آموزان با اختلالات یادگیری وADHD بااستفاده ازاین برنامه بهبود می یابد. این برنامه ادعاهای اغراق آمیزی برای بهبودرشدذهنی وجسمی کودکان دارد وهم اکنون دربیشترازهشتادکشورکاربرد دارد اما بااین وجودشواهدتجربی کمی برای اعتباراین رویکرد وجود دارد. دراین قسمت، تاریخچه وبرخی ازمبناهای نظری راکه این برنامه ازآن استخراج شده است بررسی می کنیم.

 

عصب شناسی و آموزش

بیش ازچند دهه ی گذشته، پژوهش های عصب شناسی، توافقات میان پزشکی وروانشناسی درباره ی اینکه چگونه مغزرشدوفعالیت می کند را افزایش داده است(ولف وبرنت، 1998). برای مثال، مطالعات عصب شناسی نواحی ای ازمغزرا درارتباط با فرایندهای حرکتی، روانشناسی وفرایندهای یادگیری شناسایی کردند(گاسوامی، 2006). به علاوه این دانش دردرمان های مفیدتروکارامدتر برای هردوبیماری های جسمانی وروانشناسی کاربرد های بسیاری دارد(ولف وبرنت، 1998). یک رشته ی خاص دراین زمینه، به تلاش هایی برای آماده کردن یافته های عصب شناسی به منظورکاربرد دریادگیری مرتبط می شود مانند ادعاهای ساخته شده توسط یادگیری مبتنی برمغز وبه طورخاص Brain Gym( آلفرینک وفارمر برویر،1999، ولف وبرنت، 1998). باوجود شواهد تجربی کم اثبات کننده ی ارتباطات درست وصحیح بین پژوهش های مغز وکاربردهای آموزشی(گاواسمی، 2006)، بسیاری ازمعلمان ومربیان به ادعاهایی درباره ی عملکردبهبودیافته ی دانش آموزان اعتقادسریعی پیدا کرده اند واین زمینه ای رابه وجودآورده است که پیش بینی های آن به سمت حقیقت پیش رود(حیق، 2007).

درمورد برنامه ی Brain Gym کمسیون بین المللی Brain Gym (BGI) ادعا می کندکه افرادبااین برنامه میتوانند هرچیزی را سریع تروآسان تریادبگیرند، درورزش ها بهترعمل کنند، تمرکزبهتروسازمان یافته تر داشته باشند وپروژه هارا به راحتی شروع وخاتمه دهند، برمشکلات یادگیری غلبه کنندوسطوح جدیدی از مزیت ها وبرتری هارابه دست آورند( وب سایت رسمی BGI، 2008). این کمیسیون هم چنین ادعا دارد که این برنامه پایه عمیقی درعصب شناسی دارد(دنیسون2006) وشامل حرکات یکپارچه، دوطرفه وتعادلی است که به طورمکانیکی هردونیمکره ی مغزرا به وسیله ی کورتکس های حرکتی وحسی فعال می کند، سیستم دهلیزی راتحریک کرده ومکانیسم جنگ وگریز راکاهش می دهد(دنیسون 2006). دنیسون(1981) فعالیت های Brain Gym را به صورت زیرطبقه بندی می کند:  

  • حرکات خط میانی
  • حرکات کششی(تطویل)
  • فعالیت های انرژی
  • حالات عمیق


به طورکل، حرکات خط میانی شامل عبورازخط عمودی وسط بدن ومیدان های دید چپ وراست می باشد. عبورازخط میانی برای هماهنگ کردن موثرفعالیت های حرکتی درشت وظریف وبرای حرکات هماهنگ شده ی چشم ضروری هستند(دنیسون ودنیسون، 1994).
فعالیت های انرژی ازلحاظ نظری(علمی) ارتباطات ضروری بین بدن ومغزرابرای هرنوع عملکردانسان فراهم می کنند. این فعالیت هاازتئوری طب سوزنی گرفته شده است ودرآن جریانات الکتریکی بدن به عنوان کانال های انرژی ای عمل می کنندکه می تواند بسته شوند، زیاد شوند ویابه عنوان نتیجه ی عدم تحرک وعدم فعالیت یا استرس خاموش شوند(دنیسون، 1981).
حالات عمیق شامل تکنیک های آرمیدگی شبیه به تصویرسازی ذهنی وتنفس عمیق می باشد. باانجام این تمرین، مغزبرای تمرکز، هیجانات وافزایش توجه فعال می شود( دنیسون ودنیسون، 1989).

آخرین ویرایش در سه شنبه, 05 دی 1396 ساعت 10:35